سده نوزدهم


سده 450 تا 550 خورشیدی- 1800 تا 1900 ایرانی- 1072- 1172 میلادی (سده خیام)

در این سده ترکان سلجوقی با شکست دادن غزنویان و دیلمیان و دیگر حکومت های کوچک ایرانی توانستند بر بیشتر ایران و حتی بغداد که مرکز خلافت بود چیره شوند. سلجوقیان پیش از به قدرت رسیدن به دولت سامانی کمک می کردند.

نخستین شهریار مهم آنان طغرل بود  که به کمک وزیر ایرانی اش محمد کندری Kondori معروف به عمیدالملک کندری اداره کشور را در دست گرفت. کندری خراسانی بود و علاقه اش به زبان پارسی باعث شده بود نوشتن به عربی را در دستگاه سلطان محمود غزنوی به پارسی برگرداند. همین علاقه را در دربار سلجوقیان ادامه داد. سلجوقیان اگرچه زبانشان ترکی بود اما زبان پارسی را زبان رسمی قرار دادند. طغرل پس از نیشابور شهر ری را گرفت و در آنجا ساختمانها ساخت که یکی برج طغرل است که هنوز برجاست و احتمالا آرامگاهش در همین برج است. او در سال 441 خورشیدی درگذشت و برادرزاده اش آلپ ارسلان جانشین او شد. آلپ ارسلان با اغاز کشورگشایی پیروزی های بسیاری بدست آورد. در جنگ با امپراتوری روم شرقی آنان را شکست داد و امپراتور روم را اسیر کرد. او جنگها را بنام دین و مبارزه با نامسلمانان انجام میداد و شاید او را بشود بانی جنگهای صلیبی دانست.

آلپ ارسلان پس از مدت کوتاهی کندری را به تحریک رقیب او حسن توسی کشت و وزارت را به حسن توسی معروف به خواجه نظام الملک سپرد. حسن توسی وزارت دو پادشاه سلجوقی یعنی آلپ ارسلان و ملکشاه را بعهده داشت. حسن توسی یک سنی متعصب بود اما در اداره کشور شایستگی فراوان از خود نشان داد. در زمان او امپراتوری سلجوقیان از حدود چین تا دریای مدیترانه می رسید. الگوی او در اداره کشور الگوی شاهنشاهی ساسانی بود. از کارهای مهمی که او انجام داد ساختن دو دانشگاه در نیشابور و بغداد بنام نظامیه بود.

آلپ ارسلان پس از گرفتن ارمنستان و گرجستان و شکست روم بدست یک خوارزمی زخم برداشت و بر اثر آن زخم جان سپرد. پسرش ملکشاه سلجوقی جای او را گرفت. ملکشاه بزرگترین پادشاه سلجوقی است که در زمان او ایران پیشرفت های بسیاری کرد. امپراتوری سلجوقی در زمان ملکشاه به اوج خود رسید و تا دریای مدیترانه و چین پیش رفت اما با وجود چنین قدرتی هنوز خلیفه عباسی در بغداد احترام داشت و رهبر معنوی به حساب می آمد تا جایی که ملکشاه دخترش را به خلیفه داد. در بسیاری از نقاط ایران شیعیان اسماعیلی با دستگاه خلیفه و هرکس او را به رسمیت می شناخت مخالفت میکردند و حتی دست به ترور آنان می زدند.

حسن صباح

حسن صباح سال 450 خورشیدی در شهر ری بدنیا آمده بود. او با سفر به مصر تحت تاثیر فاطمیان مصر مذهب اسماعیلی را که در ایران طرفدارانی داشت بعنوان ایدئولوژی برگزید. حسن صباح رهبر اسماعیلیان با ستاد قراردادن الموت تهدیدی جدی برای حکومت ها پدید آورده بود. حسن توسی وزیر نیرومند ملکشاه نیز در مقابل با آنان دشمنی می ورزید و تا میتوانست آنان را کشتار میکرد.  حسن صباح پیروانی داشت که واقعا فدایی بودند. استراتژی حسن صباح بر پایه ترور مخالفان قرار داشت. بسیاری از دولتمردان سلجوقی که از خلیفه و تسلط مذهب تسنن حمایت میکردند توسط اسماعیلیان ترور شدند از جمله حسن توسی وزیر نیرومند ملکشاه. اسماعیلیان مرامی داشتند که هیچکس را از پشت نکشند. جنبش مخفی آنان الهام بخش حرکت های مخفی بسیاری در جهان از جمله فراماسونری در غرب شد. هدف اسماعیلیان زنده کردن شکوه و قدرت گذشته ایران بود. با مرگ حسن صباح از بیماری در سال 502 خورشیدی عملیات اسماعیلیان کاهش پیدا کرد اما از حرکت باز نایستاد.

اصول کشورداری حسن توسی دلیل اصلی پیشرفت و قدرت امپراتوری بود. در همین زمان تقویم جلالی را خیام تدوین کرد که نشان میدهد دولت این امپراتوری پهناور تقویم قمری عربی را مناسب نظم و ترتیبی که در کشورداری لازم است نمیدانسته است. 

عمر خیام

در این سده یکی از محبوب ترین ریاضی دانان در ایران پدید آمد. عمر خیام در سال 427 خورشیدی در نیشابور بدنیا آمد و در سال 510 خورشیدی در همین شهر درگذشت. او گاهشماری را برای ایران تدوین نمود که دقیق ترین گاهشمار جهان است. این گاهشماری پس از آنکه امپراتوری از هم پاشید دوباره فراموش شد اما در زمان رضاشاه پهلوی دوباره رسمیت یافت.  و اکنون در ایران بکار می رود. اما اگرچه خیام ریاضی دان بزرگی بود بیشتر نام آوری اش بخاطر دوبیتی های زیبایی است که او را در جهان نامور ساخته است. دوبیتی ها یا رباعیات خیام به بیشتر زبانهای جهان ترجمه شده است. خیام از تعصبات مذهبی زمان خود بیزار بوده است و چندین دوبیتی در این زمینه سروده است.

سنایی

سنایی از شاعرانی که عرفان را وارد زبان پارسی کرد در این سده می زیست. او سال 459 خورشیدی در غزنین بدنیا آمد و سال 577 همانجا در گذشت. شعرها و اندیشه او افرادی که پس از او آمدند مانند عطار را تحت تاثیر گذاشته است.

امام محمد غزالی

محمد غزالی در سال 439 خورشیدی در توس بدنیا آمد. پس از آموزشهای دینی به دربار ملکشاه سلجوقی راه پیدا کرد و توسط حسن توسی به دانشگاه بغداد فرستاده شد. غزالی باهوش و سخنش بانفوذ بوده است اما متعصب و ضد خردگرایی عمل کرده است. برای او تسلیم محض در برابر دین تنها شرط مسلمانی است. او با تعصب نوروز و هرچه بوی ایرانی می دهد را حرام و ضد دین می داند. با شیعیان مخالف است و لعن یزید را خلاف دین می داند. از نظر او یزید مسلمان است و نباید مسلمان را بخاطر کشتن حسین لعنت کرد. چه نیازی به این حمایت او از یزید هست جز مخالفت با شیعیان بویژه اسماعیلیان که در جهت استقلال و بازگرداندن شکوه ایران گام بر میداشتند؟ غزالی هر دانشمندی که خردگراست مانند پورسینا را تکفیر میکند. تاثیر او بر ایران و خاورمیانه که منبع اصلی اندیشه های دینی بوده اند بسیار ویرانگر است. پس از اوست که خردگرایی و اندیشه رو به زوال می رود. پس از او دانشگاههای ایران و دیگر کشورهای اسلامی از تولید دانشمند باز می مانند. دیگر در ایران و جهان اسلام از پورسینا ها و رازی ها خبری نیست و انحطاط آغاز میگردد. فلسفه جایگاهش را از دست می دهد و فکر و ذکر مردم می شود آخرت و در نتیجه غافل شدن از جهان و پیشرفت. این زوال علمی و عقلی با زوال سیاسی ناشی از فروپاشی سلجوقیان در هم می آمیزد و تمدن ایران با ضربه مغول فرو می ریزد.

در عرصه سیاست با مرگ حسن توسی ملکشاه نیز حدود یکماه پس از ترور وزیرش درگذشت و مرگ او سرآغاز فروپاشی دولت سلجوقیان در ایران شد. ملکشاه اسپهان (اصفهان) را پایتخت خود قرار داده بود اما کشور پهناور را بین شاهزادگان سلجوقی تقسیم کرده بودند که پس از مرگ ملکشاه به جان هم افتادند و هرکدام بخش از امپراتوری را از آن خود کرد. سلطان سنجر در مرو قدرتمندترین پادشاه در امپراتوری تکه پاره شده سلجوقی بود.

بقیه ایران بین حکومت های کوچک تقسیم شد از جمله

اتابکان فارس: گروهی از ترکان سلجوقی که بر فارس حکومت میکردند و دولت محلی کوچکی داشتند که تاحدی شیراز را از جنگهای آن روزگار حفظ کردند. این دودمان بیش از صد و پنجاه سال دوام نیافت. شهریاران نامدار آن سعد زنگی و پسرش هستند که شاعر نامدار ایران سعدی نام مستعارش را از نام سعد زنگی گرفته است. سعد و پسرش ابوبکر آرامش را در شیراز حفظ کردند و با پرداخت مالیات به سپاهیان مغول از نفوذ آنان به شهر پیشگیری کردند.

اتابکان آذربایجان – اتابکان یزد و اتابکان لرستان هر یک بین صد تا صد و پنجاه سال حکومت کردند. حکومتهایی کوچک و ناتوان از ایستادگی در برابر دشمن. اتابکان لر کوچک در خرم آباد و اتابکان لر بزرگ در بختیاری و ممسنی حکومت میکردند. اتابکان لرستان را به هزاراسپیان هم می شناسند.

امپراتوری سلجوقی در اوج خود

امپراتوری سلجوقی در اوج خود

 

جهان در این سده

جنگهای صلیبی در این سده آغاز شد. دلیل آن را هم بیرون آوردن بیت المقدس از دست مسلمانان دانسته اند هم متحد کردن دوباره کلیسای شرق و غرب.

در آلمان از 1024 میلادی تا 1125 پادشاهی سالیان Salian نخستین پادشاهی ژرمن ها را رقم زد. این سلسله تحت نفوذ کلیسای روم قرار داشت.

در ایتالیا افزون بر پاپ که حکومت گسترده ای داشت در ایالت Pavia هم سلسله کوچک پادشاهی تشکسل شده بود که آنهم تحت نفوذ کلیسای روم بود.

اسکاتلند استقلال بیشتری بدست آورد. در فرانسه دانشمندان بحث دیالکتیک را بجای دین مسیح پیش کشیدند که منجر به پیدایش مکتب اسکولاستیک شد. این مکتب بطور دائمی از کلیسا و روشهای آموزشی آن دور می شد و و روشنفکری را توسعه می داد. در مکتب اسکولاستیک به تضادها پرداخته می شود که با گفتگو باید به آنها پایان داد. چنین گفتگویی را دیالکتیک می نامیدند که منتهی به حقیقت می شد.

نخستین دانشگاههای غربی در این سده در انگلستان- ایتالیا- اسپانیا و فرانسه تاسیس شدند که در آنها هنر پزشکی- قانون و مذهب تدریس می شد. احتمالا این دانشگاهها از دانشگاههای ایران و مصر آن زمان الگوبرداری شده باشند. در این سده در مصر دانشگاه الازهر و در نیشابور دانشگاه بیهقیه فعالیت موثری داشتند. 

چهره های مهم این سده

 

حسن توسی وزیر ایرانی معروف به خواجه نظام الملک   عمر خیام   حسن صباح

 

ملکشاه   ال سید El Cid سردار اسپانیایی   امام محمد غزالی

 

معماری و هنر در این سده

 

کلیسای سنت سوفیا- کیف- اوکراین   تندیس سربازان پادشاهی Toltec در مکزیک   معبد Brihadeshwara در هندوستان

 

پارچ شیشه ای دوران فاطمی در مصر   تندیس الهه هندو   کلیسای سنت مارتین در بارسلونا

 

مسجد الحکیم- قاهره- مصر   آرامگاه غزالی در توس   تندیس شیر سلسله سونگ- چین

 

تحلیل این سده

 

فرهنگ ایران در این سده و سده پیش از ان به شکوفایی رسید و بازسازی شد. از نظر سیاسی ایرانیان نتوانستند استقلال مورد نظرشان را بدست اورند اما با وجود نداشتن دولت و ارتش بخش بزرگی از جهان را تحت تاثیر فرهنگ و اندیشه خود قرار دادند. پادشاهان ترک هم در این روند که از زمان صفاریان و سامانیان اغاز شده بود مانعی ایجاد نکرده که هیچ آنرا تقویت هم نمودند. ایران فرهنگی قدرت دوباره یافته بود.

در اروپا تعصبات دینی رواج می یافت و سرزمین های بی دین یک به یک دین مسیح را می پذیرفتند و بر پایه دین نوعی اتحاد بین سرزمین های اروپا بوجود می امد. شکوه فرهنگی ایران به گوش اروپاییان هم رسیده بود که آغاز به ساخت دانشگاه کردند و ترجمه و آموزش کتابهای دانشمندان ایرانی آغاز شد.

امپراتوری بیزانس یا روم شرقی که همسایه مسلمانان شده بود توانسته بود خود را نگه دارد اما با نفوذ ترکهای سلجوقی به سرزمین بیزانس موجودیت ان به خطر افتاده بود.

بازماندگان امویان در آندولوس شاهکارهای معماری از خود بجای گذاردند و قدرت مسلمانان در جنوب اسپانیا را افزایش داده بودند. نفوذ مسلمانان از جنوب اسپانیا و از غرب بیزانس اروپاییان را به یکدیگر نزدیکتر میکرد. در حالیکه در اروپا بسوی علم و کشف راز پیشرفت مسلمانان گام بر میداشتند در شرق افرادی چون امام محمد غزالی راه تفکر و ازاداندیشی را که زمینه اصلی تولید علم است سد میکردند.