سده هفتم


750 تا 650 پیش از هجرت= 600 تا 700 ایرانی (128-28 پیش از میلاد) سده سورنا)

در این سده مهرداد دوم پادشاه نیرومند ایران باردیگر بابل و میان رودان را زیر فرمان ایران درآورد. امپراتور چین سفیرانی را به نزد مهرداد فرستاد و نخستین کاروانهایی که از چین به ایران ابریشم می آوردند و از ایران به چین اسب میبردند راه افتادند.کشتی های بازرگانی چین راه دریایی هند را یاد گرفتند و بازرگانی دریایی نیز در آسیا رونق گرفت. مهرداد سفیرانی را به چین و روم فرستاد و رسما راه بازرگانی و ترانزیت ابریشم که برای ایران درآمد ترانزیت خوبی داشت شکل گرفت.

در زمان مهرداد دوم عربهای شمال عربستان بسوی ایران دست اندازی کردند اما آنچنان شکست سختی خوردند که تا مدتها خاموش ماندند.

در سالهایی که اشکانیان درگیر نبرد نظامی و اقتصادی با روم بودند ارمنستان غالبا طرف روم را میگرفت. پادشاهان ارمنی اگرچه با اشکانیان نزدیکی داشتند اما از ترس اینکه با افزایش قدرت ایران استقلال انها از میان برود با روم متحد میشدند تا اینکه در زمان مهرداد دوم ارمنستان زیر فرمان ایران درآمد. مهرداد دوم نیز مانند هم نامش مهرداد یکم پادشاه بزرگی بود که قدرت ایران را افزایش داد. به فرمان او زبان ایرانی در نوشته های پادشاهی رایج شد و روابط بازرگانی خوبی با چین و روم برقرار ساخت. در این زمان سه ابرقدرت جهان روم- ایران و چین بودند.

پس از مرگ مهرداد دوم گودرز و ارد و سیناتروک به پادشاهی رسیدند اما هیچیک جانشین خوبی بجای مهرداد نبودند. سپس فرزند سیناتروک بنام فرهاد به پادشاهی رسیداگرچه پادشاهی فرهاد سوم تا 12 سال پایید اما توسط پسرانش ارد و مهرداد مسموم شد. مهرداد هم بیش از دوسال پادشاهی نکرد تا ارد دوم شاه ایران شد. ارد پایتخت را از شهر صد دروازه نزدیک دامغان به تیسفون در عراق امروزی برد و تا آمدن اسلام به ایران تیسفون پایتخت ایران ماند. از این پس جنگهای بسیاری میان ایران و روم رخ میداد. رومی ها میخواستند ایران را که کنترل راه ابریشم را در دست داشت را پیوست سرزمین خود کنند اما تقریبا هر بار شکست میخوردند. در روم اتحادی بین سه تن از مردان نظامی بانفوذ و ثروتمند بوجود آمده بود. این سه تن پمپه - کراسوس و ژولیوس سزار بودند. کراسوس ثروتمند ترین و با نفوذترین آنها بود. در سال 675 پاه کراسوس با ارتشی بسیار نیرومند راهی ایران شد تا ایران پارتی را برای همیشه جزو روم کند. سپاه او مجهز به تجهیزات سنگین نطامی بود و شکست ناپذیر به نظر میرسید. تا آن تاریخ کراسوس در هیچ جنگی شکست نخورده بود. در ایران ارد Orod به پادشاهی رسیده بود و سپهسالار ایران سورنا Sorena بود. سپاهیان ایران در حران  که در جنوب ترکیه امروز واقع است با

 

ارتش روم روبرو شدند. ارتش ایران را سواران تیزپا تشکیل میدادند که در اروپا به Cavalry معروفند. سربازان ایران 10 هزار نفر بودند. ارد قسمت بزرگی از ارتش را بسوی ارمنستان حرکت داده بود و هیچ امیدی نداشت که سورنا بتواند ارتش روم را که چهار برابر سپاه سورنا بود را شکست دهد و تنها میخواست حرکت پر شتاب کراسوس بسوی ایران را آهسته تر کند. تاکتیک سورنا کارساز بود. سواران پارتی نخست دهل های زیادی را بصدا درآوردند که ترسناک بود و نوعی ارتش مرموز را به رخ سربازان روم میکشید. سپس سواران ایران که خود و اسبانشان با زره پوشانده شده بودند پوشاکی را به تن کردند که زره ها زیر آن پنهان بود. و با نزدیک شدن به سپاه روم پوشاک روی زره را در می آوردند تا برق زره هایشان به چشم رومی ها آید. سورنا با هوشمندی تاکتیک های روانی را بکار گرفته بود تا جبران کم بودن شمار سربازانش را بکند. سپس حمله را ایرانیان آغاز کردند. سواران تیزپا و تیرانداز حمله میکردند و با بارش تیر بر سر رومی ها میگریختند و هنگامیکه رومی ها به تعقیب آنها میپرداختند دوباره با سرعت و فریادهای ترسناک بر میگشتند و میجنگیدند. کراسوس امیدوار بود تیرهای سواران پارتی که امان رومی ها را بریده بود تمام شود اما سورنا با شتر مرتب به ارتش تیر میرساند. عاقبت ارتش روم بهم ریخت و شب هنگام با 20 هزار کشته و 16 هزار زخمی به حران عقب نشینی کردند و فردا که میخواستند بگریزند دوباره مورد حمله ایرانیان قرار گرفتند.  کراسوس هم کشته شد. ده هزار سرباز رومی اسیر شدند و به مرو فرستاده شدند.  حمله کراسوس با وجود اینکه روم و ایران باهم قرارداد داشتند به یکدیگر حمله نکنند هم یک پیمان شکنی بود و هم یک جاه طلبی برای افزایش قدرتش در روم اما بقول سیسرون تاریخ نگار رومی  او ایران را بسیار دست کم گرفته بود.

شکست روم از سورنا این نگرش را در میان رومیان پدید آورد که لشکریان روم هیچگاه نمی توانند ایرانیان را شکست دهند و با وجود اینکه در چند جنگ برخی از شهرهای ایران بدست رومی ها افتاد اما این نگرش هیچگاه تغییر نکرد تا عاقبت رومی ها به این نتیجه رسیدند که پیروزی ایرانیان به کمک میترا خدای پیروزی است. از اینرو پرستش میترا در روم هواخواهان بسیاری پیدا کرد و میترائیسم دین بسیاری از رومی ها شد. آنها زادروز میترا را جشن میگرفتند تا زمانیکه دین مسیح در روم جاری شد و روز تولد میترا را با چند روز تغییر به کریسمس تبدیل کردند. در این جشن درخت کاج نشان مقدس میترائیسم را مانند عهد باستان تزئین میکنند و شمع های بسیاری بر می افروزند.

اشکانیان به ایزدان ایرانی مانند آناهیتا و میترا اعتقاد داشتند اما دین زرتشت نیز در سرزمین تحت فرمانشان رایج بود و اندک اندک نیرو میگرفت چنانکه در زمان بلاش یکم اوستا را جمع آوری و به دین زرتشت رسمیت دادند. این میتوانسته یک تصمیم سیاسی باشد زیرا بودائیان از شرق و مسیحیان از غرب در حال نفوذ به سرزمین های ایرانی بودند بنابراین برای استقلال دینی به دین زرتشت بهای بیشتری دادند. همچنین خط یونانی را که از زمان حمله اسکندر رایج بود برانداختند و خط ایرانی جای آنرا گرفت.

 

جهان در این سده

روم بصورت قدرت بزرگ و بی رقیب غرب جهان درآمده بود که همه اروپا و شمال افریقا در فرمانروایی روم قرار داشت. در آسیا نیز رومی ها تا رود فرات در عراق امروز پیش آمده بودند و با سد ایران روبرو بودند. روم بیشتر بصورت جمهوری اداره میشد و در آن سرداران و سیاستمدران نقش تعیین کننده داشتند. در این سده سه سردار بزرگ یعنی سزار- پمپه و کراسوس اتحادی سیاسی برقرار کرده بودند. کراسوس در جنگ با ایران کشته شد. سزار با گرفتن گل یا فرانسه امروز و سپس گشودن انگلستان به اوج قدرت رسید. پمپه پس از کشته شدن کراسوس با سنای روم متحد شد. سنا به سزار دستورداد اسلحه را زمین گزارده و به روم بازگردد اما سزار با ارتش وارد روم شد و بعنوان دیکتاتور قدرت را در دست گرفت اما نارضایتی سنا از او عاقبت به توطئه ای انجامید که سزار در سنا کشته شد و پس از آن جمهوری روم به امپراتوری تبدیل شد. جانشین سزار اکتاویان خود را آگوستوس خواند. از او بناهای زیادی در روم باقی مانده است.

یکی دیگر از سرداران روم مارک آنتونی که در جنگ با فرهاد چهارم پادشاه اشکانی شکست سختی خورده بود به مصر رفت و با کلئوپاترا ملکه مصر ازدواج کرد اما سرانجام بدست ارتش روم به رهبری آگوستوس از پا درآمد.

کارتاژ در تونس امروزی که سالها قدرت شمال افریقا بود در این سده نابود شد و همچنین مصر به تصرف روم درآمد اما کتابخانه بزرگ اسکندریه در این نبرد در آتش سوخت. از سلوکیان هرچه مانده بود در این سده پایان یافت و دیگر جز نامی از آنها نماند.

رومی ها در پایان این سده توانستند با پس دادن شاهزاده اشکانی که گروگان گرفته شده بود پرچم ها و علامت های جنگی که در جنگ کراسوس بدست ایرانیان افتاده بود را پس بگیرند.

در این سده برده ها در روم در شورش بزرگی که به رهبری اسپارتاکوس شکل گرفته بود ثبات روم را بهم زدند و زحمت بزرگی برای حکومت پیش آوردند تا سرانجام سرکوب شدند.

یکی از تمدن هایی که از چهار سده پیش از میلاد در شمال عربستان مانده بودند تمدن نبطیان است. این تمدن شمال عربستان و حتی تا دمشق را در اختیار داشت. دولت های بزرگ با آنان بصورت مسالمت آمیز برخورد میکردند و کوروش هخامنشی آنها را از پرداخت مالیات معاف کرده بود. این تمدن در پایتخت خود شهر پترا یکی از جالب ترین روشهای سد سازی و انتقال آب را بکار برده اند. سرانجام امپراتوری روم استقلال آنها را درهم شکست و بخشی از امپراتوری روم شدند. شهر پترا که اکنون در اردن قرار دارد بعدها بعلت کمبود آب خالی از سکنه شد اما معماری شگفت انگیز و زیبای آن هنوز پابرجاست و یکی از نقاط دیدنی جهان است.

 

چهره های مهم این دوره

 

مهرداد دوم شاهنشاه ایران   ارد دوم پادشاه ایران   کراسوس سردار روم   

 

سورنا سردار بزرگ ایران   ژولیوس سزار امپراتور روم   پمپه سردار روم

 

مارک آنتونی سردار روم   آگوستوس امپراتور روم   اسپارتاکوس رهبر شورش بردگان

 

سیسرون نویسنده ایتالیایی   فرهاد چهارم پادشاه ایران   کلئو پاترا ملکه مصر

 

هنر و صنعت این دوره

وضع اقتصادی ایران در این سده بسیار رشد کرده بود و حکومت ایران تا حد زیادی با ثبات شده بود. علاوه بر این صنعت هم رشد محسوسی داشته که میتوانسته ارتش را در تامین اسلحه یاری کند. باتری تیسفون یا باتری بغداد نشانه ای از رشد صنعت ایران در این سده است. پس از پیدا شدن این باتری تا مدتها کسی نمیتوانست باور کند که ایرانیان در چنین زمانی دست به ساخت پیل الکتریکی زده باشند. هنر تندیس سازی نیز رونق بسیاری داشته چنانچه تندیس هایی از بیشتر چهره های سرشناس این دوره برجا مانده است.

مجسمه زیبای ونوس در این سده از مرمر تراشیده شد که سالها سمبل زیبایی زن شناخته میشد. 

 

باتری تیسفون یا بغداد     گوشواره های اشکانی

 

تندیس سرباز پارتی     مجسمه زن اشکانی

 

مجسمه ونوس     نقاشی رومی

 

سکه های چینی     پارچه ابریشم چینی

   

 

 

شهر پترا در اردن     نمایی دیگری از پترا در اردن

 

تحلیل این دوره

شکست بزرگ کراسوس توسط سردار بزرگ ایران سورنا نقطه عطفی بود در موازنه قوای شرق و غرب. تردیدی نیست که رومی ها و چینی ها میخواستند بدون واسطه ایران با هم و با هند روابط بازرگانی داشته باشند اما اشکانیان پارتی از ایران قدرتی تسخیرناپذیر ساختند که میتوان گفت بودن کشوری بنام ایران بر روی نقشه جغرافیای امروز جهان اگر پایه گذاری آن با مادها و هخامنشیان بود تداومش بسیار مدیون اشکانیان است.