پوشاک مردم گيلان
آثار باستاني به دست آمده در سراسر سرزمين گيلان، سوابق زندگي در اين منطقه را به بيش از چهار هزار سال ميرساند. اين آثار خود به عنوان بهترين رهنماي ما براي شناخت چگونگي زندگي پيشينيان ما در اين سرزمين عمل ميکنند. پوشاک مردم گيلان در گذشتههاي دور نيز از ميان اين اشياي به دست آمده قابل شناسايي است.
طرح چهره يک بانوي گيلک که بر روي يک جام پوسيده مفرغي به دست آمده است، نشان ميدهد که زنان گيلان روسري بزرگي بر سر ميگذاشتند و با پيشاني بندي که از روي پيشاني عبور ميکرد و در پشت سر گره ميخورد، روسري را روي سر نگاه ميداشتند.
اين جام مفرغي که از مارليک به دست آمده است، به بيش از سه هزار سال پيش باز ميگردد. همين تصوير نشان ميدهد که بقيه روسري روي دوش و سينه قرار ميگرفت و دنباله آن دوباره از زير چانه به طرف بالا کشيده و در کنار گوش به پيشاني بند متصل ميشد.
در مجسمهاي طلايي که از مارليک به دست آمده است، يقه ايستاده بر گردن مجسمه را در زير دو حلقه زينتي ميتوان مشاهده کرد. دو نشان متقارن و نيز آويزي با زنجير بر سينه مجسمه به چشم ميخورد. موي سر تزيين شده است و حالتي شکوهمند دارد.
همين طرحهاي قلم زني روي آثار مفرغي، پوشاک مردان باستاني گيلان را نيز ارائه مينمايد؛ کلاهي از جنس پارچه ضخيم يا نمد، پيراهن آستين کوتاه با دامن کوتاه با کمربندي پهن که بر کمر مرد بسته شده است.
ابزار رزم گيلانيان نيز در اين طرحها جايگاه ويژهاي داشت و انواع مختلف پيکان، کمان، سرنيزههاي بلند و باريک از جنس مفرغ، شمشيرهاي بلند و سنگين و سبک مفرغي، سپر مفرغي، کلاه خود، سنج، کمربند و مچ بند مفرغي، سرگرزها، دگمه هاي زينتي طلا و مفرغ و بسياري وسايل ديگر شناسايي شده است.
هنوز هم در مناطق مختلف استان زنان و مردان از لباس بومی و سنتی مختص خود استفاده میکنند به طور مثال در قاسم آباد، تالش و دیلمان زنان و مردانی هستند که با پوشش ملی دیده میشوند البته در روستاها و مناطق کوهپایهای این مهم بیشتر به چشم میخورد، ناگفته نماند در چند سال اخیر جوانان نیز به پوشیدن اینگونه لباسها راغب شدهاند به طوری که بعضی از دختران در مجالس جشن و بخصوص جشن عروسی با لباس محلی حضور پیدا میکنند.
پوشاک زنان شامل:
روسری و سربند، پیراهن، کت، الجاقبا، دامن، گردتومان، جلیقه، چادر کمر، چادر شب، کفش و جوراب است.
روسری و سربند: اغلب زنان گیلان از دو سربند، یکی در زیر (لچک) و دیگری بر روی آن (دستمال) استفاده میکنند. دستمال در نواحی مختلف گیلان اسامی مختلفی دارد، در تالش به آن «سرا بست»، در ناحیه و سرود «تونه دسمال»، در ماسال «بنشه دسمال» و در گرگانرود و خوشابر اسالم به آن «سر دستمال» میگویند. در جلگه های گیلان نیز دستمال به اسامی زیر خوانده میشود: روسری دستمال، پیله دسمال و سرفود که بر روی لچک بسته میشود و اصولا رنگ آن سفید است. در غرب گيلان زنان تالش معمولاً روسريهاي پهن و سفيد را با پوشش بيشتري به کار ميبرند.
در کوهپايهها و نواحي کوهستاني شرق گيلان، نحوه بستن روسري متفاوت است و در هنگام کار به صورت × در پشت سر گره ميخورد و يا با عبور از روي چانه در بالاي سر به هم ميرسد. در اين نواحي معمولاً اول يک لچک سياه بر روي سر بسته ميشود و سپس روسري سفيد روي آن قرار ميگيرد.
لباس زنان کوهستان نشين براي حفاظت از سرماي منطقه، بيشتر از پيراهن بلند يا نيمه بلند بر روي شليته بلند و ليفه دار تشکيل ميشود.
اما زنان کوهپايه علاوه بر اين پيراهنها، پيراهن کوتاهتري هم روي آنها ميپوشند و گاه بر روي اين پيراهن جليقه کوتاه تري به تن ميکنند. پيراهن هاي تابستاني نازک است و روي آن سوزن دوزي ميشود.
در بخش ساحلي گيلان معمولاً لچکي بر سر مينهند و زير گلو را با سنجاق سوزني از طلا به هم وصل ميکنند. در بسياري از مواقع دو گوشه جلوي لچک را از دو طرف به زير گوشه سوم آن در پشت گردن ميبرند و با عبور از روي هم آن را روي سر گره ميزنند.
پیراهن زنان
پیراهن، بالاپوش بانوان گیلانی است. این پوشش در گویش تالشی، «شسی» و در شرق و جلگه تالش، پیراهن (Pirhan) و جمه خوانده میشود.زنان در غرب گیلان شی یا پیراهن یکسره آستین بلندی میپوشند که از جلو مقداری باز است تا راحتتر بتوانند به نوزاد شیر بدهند و دو طرف آن نیز چاک دارد. اندازه چاک پیراهن و بلندی آن نیز که اصولا روی تنبان میآید در قسمت های مختلف غرب گیلان متفاوت است.
در جلگه گیلان، مثل پیراهن زنان غرب گیلان است اما بسیار از آن کوتاهتر است. پیراهن بانوان شرق گیلان به مراتب متنوعتر از پیراهن زنان در غرب گیلان است و تفاوتهایی در آنها مشاهده میشود.مثلا نوعی از آن، جلو بسته است و از طرف شانه دکمه دارد و نوعی دیگر دارای چاپ پهلو است و غیر از یراق دوزی و چرخ دوزی از نخ های رنگی نیز در جلوی پیراهن استفاده میشود.
پیراهن بانوان املشی «چابکی» (Caboki) نام دارد و کشاورزی و پولدوزی شده است. پیراهنی که آنها در منزل میپوشند از زیر سینه چین دارد و بلندی آن به زانو میرسد. متفاوتترین پیراهن، پیراهن مرسوم در پاشاکی واقع در «خرارود» است که چرخدوزی شده و پارچه آن با «پاچال» و ابریشم خام در محل بافته میشود و اطراف پیراهن به رنگ سرمه ای و به روشی پیچمات با پیله ابریشم رنگ میشود. این پیراهن را دختران در روز عروسی یا در مهمانی به تن میکنند.
جلیقه :
جلیقه یکی از پوششهای متداول بانوان گیلان است. این پوشش در ناحیة غرب گیلان جلخته (Jelexte)، نیفتنه (niftane)، در شرق گیلان جرقده (jarqade) یا جرزقه (jarzaqe) ، و در جلگههای گیلان جلقته، جلخته و جلخده نامیده میشود . مدل متداول جلیقه ، اصولاً جلوباز سه دکمه و یقه هفت با سه جیب در طرفین است و پشت آن سکگ دارد که قابلیت گشاد و تنگ کردن را به آن میدهد . جنس آن بسته به وضعیت مالی افراد، متفاوت است . جلیقه در نواحی جلگهای گیلان به صورت ساده مورد استفاده قرار میگیرد ولی در مناطق کوهستانی و کوهپایهای سکه دوزی و با نخهای رنگی چرخدوزی میشود .
پوشاک مردان پوشاک مردان
در این منطقه از سرپوشهای مردانه کلاه، تن پوش، شلوار، شال کمر، کت و پای افزار تشکیل میشود که هر کدام از آنها تقسیم بندیهای مختلف و متنوعی دارند.
سرپوش مردانه (کلاه)، کلاه پوششی است که مردان ازپوست، شال و پارچه به شکلهای مختلف میدوزند و برسر میگذارند . کلاه در طول زمان به شکلهای مختلف تغییر یافته و این تغییرات ازکلاه ماهوت مشکی گرفته تا کلاه پهلوی و کلاه اروپایی ( شاپور ) ادامه یافته است. کلاههایی که خاص مردان گیلان زمین است، کلاهی است که در روستاها استفاده می شود.از جمله :
کلاه مردان غرب گیلان :
* شال کلاه فصل استفاده: زمستان، جنس پارچه: پشمی بومی
* کلاه چالگیزی یا چلگیزی کلاه مکان استفاده: نواحی کوهستانی هشتپر
* کلاه ترکدار یا چهار گوش : فصل استفاده: تابستان، جنس پارچه : پارچه سفید
* کلاه عرق چین: فصل استفاده: تابستان، جنس پارچه: توری به رنگ سفید، زمان استفاده: هنگام خواب
کلاه مردان شرق گیلان :
* نمت کلاه (NAMAT KOLAH)
جنس: نمد ، شکل: تخم مرغی بلند،کوتاه و چهارگوش ، رنگ: خردلی روشن
زمان استفاده : در روز عروسی داماد برسر می گذارد
* جلیقه
جلیقه که آن را جلقته یا جلقده می گویند ،برای فصول پاییز و زمستان از جنس شال و برای بهار و تابستان از پارچه های نازکتر دوخته می شد .
* شلوار :
شلوار مردان در غرب گیلان :
شلوار مردان تالش که آن را شلار میگویند دارای دمپای تنگ و اغلب به رنگ سیاه، شیری و فلفلی است. جنس این شلوار از پشم است. امروزه بعضی ازمردان مسن تر درفصل پاییزو زمستان ، در منزل و یا برای مراجعه به بازار داخل روستا،این شلوار رامی پوشند اما هنگام مراجعه به شهر از کت و شلوار معمولی که مردان درشهر می پوشند، استفاده میکنند .
شلوار مردان در شرق گیلان :
مردان درشرق گیلان نیز شلواری که دمپای آن برای پیرمردان، لوله ای ساده و برای جوانان دکمه ای بود، می پوشیدند . رنگ این شلوار تیره بوده است .
شلوار چروداری : (نوع پارچه : دستباف در قاسم آباد)
رودبارسر شلوار مردانهای میدوختند به نام قدک که نوع پارچه آن نخی و رنگ آن مشکی یا سرمهای بود.
تنگ تومان( Tange- tuman ):
شلوار تنگی بوده که مرد روستایی در مزرعه ، یا هنگام رفتن به جنگل میپوشید. این شلوار هم در غرب و هم در شرق گیلان پوشیده میشد .
دیج ( dej ) :
شلوار تنگ چسبانی ، که دارای لیفه ای معروف به بندی تومان بود. بعدها مدل این شلوارها سه دکمه شد و آن را با کمر بند می بستند . این شلوار معروف به «پیش پولوک» یا «پیش پولیک» یا شلوارجلو دگمه دار یا تومان قیش است. در هر حال مردان چه در غرب چه درشرق گیلان ،به ویژه درزمستان ،زیر شلوار پشمی خود ، پیژامه یا ژامه می پوشیدند.
کت:
مردان تالش ازکتی به نام چوخا یا شکه که ازشال دوخته می شد استفاده میکردند . شکل این کت معمولی و دارای یقه برگردان است. مقدارشال مصرفی 12 گز و عرض شال برای دوخت 80-70 سانتیمتر است . در شرق گیلان و نواحی جلگهای، مردان از پشمه چوخا، از جنس شال کت میدوختند.
لباس کوهستانی مردان :
* غرب گیلان : درنقاط کوهستانی تالش، باسلق ، پوشش دامداران درفصل سرد میشود .
* شرق گیلان : شولا ( شب لا) ،نوعی پالتوی نمدی و بالا پوش یا تن پوش شب است که چوپانان آن را میپوشند و بر سر پوستین میگذارند.
کولاگیر: پوشش دیگری است که چوپانان در روز میپوشند. کوتاهتر از شولا ولی جنس آن از نمد است.
پای افزار:
چوموش به فارسی «چموش » گفته میشود که نوعی پای افزار ازجنس چرم ساده است. کفشی کاملا بومی بوده که بیشتر ساکنان مناطق کوهستانی گیلان ازآن استفاده میکردند، اما اینک کاربرد خود را به کلی از دست داده است . ازامتیازهای این پای افزار، سبکی و یکپارچگی آن است .
چموش دوزی در مناطق کوهستانی گیلان اهمیت به سزایی داشته و این اهمیت را میتوان در نام بعضی از روستاها یافت، زیرا نام روستاها ،از مشاغل غالب در آن نشات گرفته است .روستاهایی چون«چاموش دوزان » در«ماسال و شاندرمن » یا «چارق دوزی محله » در لاهیجان و «چاموش محله » در خانقاه ماسال» موید این نکته است .
انواع چموش :
دو نوع چموش وجود داشت :
یکی مخصوص شکارکه به «شکار چوموش » موسوم بود .این پای افزار، با بند چرمین به پا بسته میشد و نوع دیگر که فاقد بندهای چرمین بود.
درتالش دو نوع چموش دوخته میشد : نوع مرغوب آن « ختنی »و نوع نامرغوب آن که از پوست دباغی شده دوخته می شد «مازرده » نام داشت .
رزین چموش : به مرور زمان دوختن و استفاده از چموش ،از رونق افتاد و نوعی دیگر که از لاستیک تهیه می شد به نام «رزین چموش » جای آن را گرفت .
ساغری: کفش چرمی بدون پشت و بی پاشنه است که روحانیون آن را میپوشیدند.
ارسی: کفش چرمی پشت دار.
چاروق: کفش دوخته شده ازپوست الاغ، اسب یا گاومیش ، پشت دار با بند و یا ساده .
گیوه: پای پوش بافته شده از نخ کتان یا کنف که در تابستان استفاده می شد .
پوتین گالش: این نوع گالش دارای رویه کوتاه بود. جنس آن چرمی و نوع آن جلو بنددار بود
چکمه : مردان روستایی هنگام کاردر مزارع یا رفتن به جنگل ،در پاییز و زمستان چکمه پلاستیکی می پوشیدند.
چوکوتور(چیکتور): چیک یا چوک به معنای پنجه و تور به معنای بافته است. چیکتور پوششی بود که به هنگام حرکت روی برف، زیر چموش می بستند.
کفش چوبی یا کتله (دمپایی محلی) : به دمپای ساخته شده ازچوب گفته میشد و دارای دو نوع بود .یک نوع آن دارای
یک تسمه کلفت بود که انگشت بزرگ پا داخل آن قرار میگرفت.این کتله برای طی راههای کوتاه و در حمام های عمومی استفاده میشد.