با توجه به اینکه هرمزگان، دارای جمعیتهای عرب زبان و بلوچ است اما لباس محلی آن منحصر به فرد است. لباسی که گفته میشود بی شباهت به لباسهای هندی و عربی نیست گرچه نمیتوان به صورت دقیق این گفتهها را تایید کرد. زیرا دلیل اصلی این شباهت، زری دوزی و مشابهت زیور الات این منطقه با کشور هندوستان و یا طرح لباس بندری با لباس مردم امارات است با توجه به این مسئله که قدمت لباس بندری از تاریخ به وجود آمدن امارات بیشتر است و گمان میرود رفت و آمد بازرگانان و تجار عرب و هندی و ایرانی به این مناطق بر روی فرهنگها تاثیر داشته است، اما با این حال هم چنان لباس هرمزگان برای خود گویای زبان فرهنگ و آداب و سنن خاص این منطقه است که در دل خود تاریخ و داستانهای ناگفته بسیاری دارد.
آنچه لباس یا تنپوش زنان هرمزگان را زیبایی میبخشد نقش و طرح و رنگ است و پیراهن زنان هرمزگانی گاه بلند تا مچ پا و گاه تا زیر زانو میرسد که از هر منطقه به منطقهای دیگر متفاوت است. موضوع مهم در لباس زنان هرمزگان نوع پارچه و رنگ آن است که به علت گرمای هوا معمولا سبک و نازک است تا جریان هوا را به راحتی از میان آن عبور دهد. همچنین در انتخاب رنگ لباس از رنگهایی مانند آبی، بنفش، صورتی و سبز بیشتر استفاده میشود.
پوشش زنان هرمزگان
سرپوش
لَچَک
لچک نوعی پوشش سر بوده که برای نگهداری دستار یا جلبیل و نیز برای زیبایی، و لطیف نگه داشتن موی سر مورد استفاده قرار میگرفت. لچک نوعی کلاه بود که بخش کمی از پیشانی تا روی سر و روی سر تا لالهی گوش و پشت سر به صورت هلالی شکل در برمیگرفت. بند لچک در زیر چانه قرار میگرفت، لچک نوعی کلاه بود که بخش کمی از پیشانی تا روی سر و روی سر تا لالهی گوش و پشت سر به صورت هلالی شکل دربر میگرفت»(خطیبی زاده، ۱۳۸۹، ج۱، ۱۱). لچک در گذشته های دور یکی از پوشش های رایج مردم ساحل نشین هرمزگان بخصوص میناب و بندرعباس بود که برای زیبایی جلبیل بر روی سر قرار می گرفت. استفاده از لچک تا قبل از واقعهی کشف حجاب عمومیت بیشتری داشت اما امروزه به ندرت از آن استفاده میشود. با گذشت زمان و تحولات فرهنگی و ایجاد مدارس جدید و کشف حجاب در ایران باعث گردید که تغییرات شگرفی در زمینهی پوشش مردم پدید آید، لچک ازجمله پوشاکی بود که در این دگرگونی کاربرد خود را از دست داد»(همان، ص۱۲-۱۳). بر روی لچک تزییناتی صورت میگرفت. روسری های بندری شامل جلبیل – اورنی- لیسی و جلبیل خوسی می باشد که با تزییناتی از قبیل خوس و گلابتون همراه است.
جِلبیل
جلبیل پارچهای توری سیاه رنگ است به ابعاد تقریبی ۱در ۲ متر که دختران و زنان بندری در گذشته به عنوان روسری بر روی لچک میپوشیدند و امروزه نیز در منازل از آن استفاده میکنند.
اُورنی (Orni)
اورنی را با پارچهی حریر و یا شیفون تهیه میکنند. این روسری دارای تزیینات بسیار متنوع به صورت گلهای ریز و درشت بته جقهای، گل بادامی، و غیره است که در جلوی صورت قرار گرفته و سطح داخلی اورنی با پولک و گلابتون و یا با نخهای طلایی و نقرهای و با چرخ گلدوزی شده است. این روسری به علت استفادهی راحتتر و سادهتر نسبت به جلیبلهای دیگر در رنگهای شاد و زندهی سبز، قرمز، نارنجی و زرشکی و آبی دوخته میشود که اصولأ با لباس هماهنگ است. اورنی را دور سر و صورت میپیچند و یک قسمت آن را روی سینه آزاد رها میکنند که در اصطلاح محلی به آن «کول»"kul" گفته می شود.
بُرقع
در پوشاک بانوان هرمزگان ملحقاتی وجود دارد که علاوه بر جنبهی تزئینی جنبهی کاربردی نیز دارد. از مهمترین این ملحقات برقع است که نوعی حجاب نیز محسوب میشود و اغلب زنان ساحلنشین قشم، بندرلنگه، جاسک و بندرعباس از آن استفاده میکنند و در مناطقی مانند رودان، حاجی آباد و بستک دیده نمیشود. برقع «یک پوشش جالب و دیدنی زنان حاشیهی شمالی و جنوبی خلیج فارس و دریای عمان است و احتمالأ تا حدود سه میلیون نفر در این نقاط از این وسیله استفاده میکنند. برقع نوعی پرده که در برابر دو چشم، سوراخ میباشد و هر چه به طرف پایین میآید عرضش کمتر میشود. برقع پوششی است که سالها پیش در زمان تسلط پرتغالیها زنان منطقه به جهت حجاب و هم از لحاظ محفوظ ماندن صورت خود را با آن میپوشاندند»(خطیبی زاده، ۱۳۸۹، ج۱، ۲۵). به نظر میرسد منشأ اصلی برقع، یونان بوده و از آنجا به اسپانیا و سپس به سرزمین بربرها و کرانههای عربستان، عمان و خلیج فارس انتقال یافته است. برخی نیز بر این باورند که پرتغالیها برقعپوشی را در کرانههای خلیج فارس رواج دادهاند. نقابهای یکسره که جای چشمها بر روی آن خالی بود، در حقیقت هدف اولیهی استفاده از این پوشش حجاب بوده است. بعد از آن دوره، برقع طی دورهی تکاملی خودش به شکل امروزی درآمده که رنگ و طرح آن وجه تمایز زنان هر منطقه را نشان میدهد که متعلق به چه شهر، طایفه یا منطقهای از استان میباشد. در حال حاضر پوشیدن برقع در روستاها رواج بیشتری دارد و ساکنان هر منطقه را با توجه به شناختی که در این زمینه دارند از روی طرح برقع تشخیص میدهند که شخص برقعپوش متأهل است یا مجرد، یا این که شوهر خود را از دست داده است. بنابراین استفادهی آن در بین زنان متفاوت است، مثلأ دختران جوان برقعهی نارنجیرنگ انتخاب میکنند. انواع حلقهی برقع شامل حلقهی برقع کلیدی، سیکهای، مرغی، برگی. برقع انواع مختلفی دارد از جمله برقع بندری، برقع بلوچی، برقع قشمی و برقع محلی.
خشابه
خشابه نوعی نقاب بود که سرتاسر صورت (به غیر چشم) را میپوشاند. خشابه در زیر جلبیل و چادر قرار میگرفت و تا روی سینه امتداد یافته، دارای دو بند بود که در پشت سر گره میخورد. بیشتر زنان مهاجر حیدرآبادی ساکن بندر از این پوشش استفاده میکردند تا زنان بومی بندری. «در حدود بیش از یک قرن پیش، عدهای از تجار و نمایندگان کمپانیهای خارجی از شبه قارهی هند (حیدرآباد) به بندرعباس آمده و در این شهر ساکن شدند و فرهنگ پوشاک خود را به زنان بندری القاء نمودند. بنابراین میتوان گفت خشابهپوشی را حیدرآبادیها رواج دادند و تعداد کمی از زنان تقلید کردند که اینک در بعضی مناطق استان هرمزگان پوشیدن خشابه در حال شکل گرفتن است»(خطیبی زاده، ۱۳۸۹، ج۱، ۳۳).
تنپوش
انواع پیراهنهای زنان هرمزگانی
انواع پیراهنهای زنان هرمزگانی: کَندوره، گَوَن، اُشکُم، نُشتَه، آستین فراخ، کِلوش،عجمی، چینی، گشاد عربی و ساده شلالی. کَندُره، گَوَن، اُشکُم نُشتَه، آستین فراخ، کِلوش، عَجَمی، چینی، گشاد عربی و سادهی شِلالی.
پیراهن کندُورهی قدیمی
یکی از پیراهنهای مشهور زنان بندرعباس میباشد. پیراهن کندوره، همان پیراهن گاندورا اسپانیایی و اروپایی است که اعراب مسلمان قرن هشتم میلادی به جنوب ایتالیا و اسپانیا بردند و با استقبال خوب مردم مواجه شد. «این پیراهن را هم جوانها میپوشند، هم کهنسالان؛ تنها تفاوت آن برای این دو گروه در مقدار تزیینات کار شده و رنگ آن است»(صفا ایسینی، پیشین، ۱۳۸۹، ص ۶۲). این لباس بیشتر در نواحی مرکزی و قسمتی از شمال غربی استان هرمزگان به ویژه بندرعباس بندرخمیر، کنگ و بندرلنگه مورد استفاده قرار میگیرد. «پیراهن کندوره بدون یقه است و در جلوی سینه چاک دارد؛ که با دکمه بسته میشود. سر دست و سینه و گردن و حاشیهی دامن را تزیین میکنند. قبلأ پیراهن کندوره را از پارچههای ویل (وال) چیت و پارچههای مد روز درست میکردند. ولی امروز بیشتر پارچههای مد روز درست میکردند. ولی امروز بیشتر پارچههای شالمُز و پلی استر میباشد که اغلب رنگ سبز قرمز آن مورد استفاده قرار میدهند»(خطیبیزاده، ۱۳۸۹، ج۱، ۴۰). «قد کندوره تا نزدیک زانو میرسد. این پیراهن دارای آستینی بلند و یقهی گرد است، که در جلو دوخته میشود. عرض آن ۸۰ تا ۹۰ سانتیمتر است. از کنار یقه تا پایین (اواسط جلوی دامن) حاشیهای پهن و رنگی به آن اضافه میکنند که گلابتون دوزی یا خوس دوزی میشود. زیر یقه تا نزدیک کمر دارای چاکی است که با دکمهها و بندینکهای پارچهای (دکمهی هلکنا) بسته میشود و اطراف آن نیز همان تزیینات دور یقه ادامه مییابد. کندورهی سادهی بدون چین، یک تکه از کندورهی چیندار کمتر دارد، که آن هم تکهی چیندار پایین دامن کندوره میباشد»(صفاایسینی، ۱۳۸۹، ص ۶۲). اغلب رنگهای مورد استفاده برای این پیراهن رنگ های گرم و شادی مانند قرمز، بنفش، سبز، سرخابی، صورتی، نارنجی، زرد و به ندرت آبی فیروزه ای است. علاوه بر کندوره زنان از یک زیر پیراهن سفید فاقد آستین که از جنس پارچههای نازک و نخی و اغلب وال سفید دوخته میشود استفاده میکنند. علاوه بر کندوره، زنان از یک زیر پیراهن سفید فاقد آستین که از جنس پارچههای نازک و نخی و اغلب از وال سفید دوخته میشود، استفاده میکنند. دامن شش تکه پارچه دوخته می شد و بر روی هر یک از درزها یک قطعه زری مارپیچ میدوختند.
قمیص
در قرآن کلمهی قمیص شش مرتبه آورده شده است. قمیص پیراهنی است که برعکس مردمان غرب که لبهی آن را در شلوار میزنند، مردمان عرب بر روی شلوار میاندازند. از جنس کتان، موسلین، نخی، ابریشمی ساده و اغلب سفید تهیه میشد. پیراهن توانگران اغلب ابریشمدوزی میشده است. در برخی از کشورهای اسلامی زنان نیز قمیص میپوشیدند، در بعضی نواحی، بدون یقه بوده است و در ایران جلو آن تا روی ناف باز میشد. برخی آستینهای چاکدار دارند که از پشت به هم میرسد که بازوان عریان است و اغلب، اطراف یقهی پیراهنها گلدوزی شده میباشد(خطیبی زاده، ۱۳۸۹، ج۱، ۳۹).
شلوار زنانهی هرمزگان
شلوار بانوان در تمام نواحی استان هرمزگان شکل و آرایشی همانند دارد. اما تزئینات دمپای شلوارها بسته به سلیقه محلی و نه شرایط آب و هوایی متفاوت است. شلوارهای هرمزگان دارای دمپای تنگ تا زانو میباشد و در ناحیهی کمر و پایین گشاد میشود و قسمت مچ پا به سمت داخل را بوسیله زیپ یا دکمه می بیندند.
شلوار بندری در استان هرمزگان به نام «شلوار دمپا تنگ» خوانده میشود که از مچ پا تا زانو تنگ بوده و از زانو تا کمر حالت لوزی شکل به خود گرفته و کاملأ گشاد و راحت میباشد. این شلوار برشی مانند شلوار زنان ترکمن و کرد دارد و کمری آن را لیفهای دوخته و با کش یا پارچه محکم میکنند. شلوراهای بندری را به رنگهای سبز و قرمز و زرد، آبی و نارنجی و با پارچه هایی از جنس تترون، پوپلین و چیت برای استفاده روزمره و پارچههای کلفت و زری دار مثل اطلس و زربفت و ساتن برای مجالس و عروسیها میدوزند. تزیینات شلوارهای بندری براساس نوع و محل جغرافیایی دوخت آن اسامی مختلفی دارد که عبارتند از بادله تمام، ودویی دستی، ودویی چرخی، ودویی اطلسی و نخی، پولکی، حاشیهای، سرپارچهای، شلوار گلابتونی، شلوار خوسی، خوس لنگهای.
چادر بندری
چادر بندری یکی از زیباترین چادرها در سراسر کشور محسوب میشود. طرح رنگ و نوع پارچهی منحصر به فرد این چادر، زیبایی خاصی را برای آنها به وجود آورده است. بیشتر چادرها به رنگهای قهوهای خردلی، خاکستری مایل به آبی است که اغلب آنها از کشورهای عربی، هند و پاکستان وارد ایران میشود. در یک قرن اخیر زنان بندری و هرمزگانی پارچههای گوناگونی را از جنس رنگ و طرح مورد استفاده خود قرار دادند که به مرور زمان این پوشاک دستخوش تغییر قرار گرفت. پارچه هایی که در قرن حاضر در شهرهای بندرعباس، میناب، بندرلنگه به عنوان چادر مورد استفاده است عبارتند از: شیله، شیله نیم طاقه، شیله بند زرد، شیله بند سبز، شیله نیم فاق براق، اطلس، کیش، ویل، ژورژت، سوفون، ویل لندنی، ویل گل ابریشمی و غیره. بیشتر چادرها به رنگ های قهوهای، خردلی و خاکستری مایل به آبی و دارای طرح ها و نقش های بسیار زیبا و جذاب است. بیشتر نوعروسان از چادر ویل گل ابریشمی سبز رنگ استفاده میکردند. بانوان استان هرمزگان چادر را به شیوههای مختلفی میبندند، اما معمولاً دو شیوهی «لانیم لا» و «کول زدن» رایجتر است. در یک روش یک گوشه را با دست بر روی دوش میاندازند و طرف دیگر آزاد است و در شیوهی دیگر یک طرف چادر را دور سر میپیچند و گوشهی آن را در ناحیهی گوش رها میکنند. چادر بندری یکی از زیباترین چادرها در سراسر کشور محسوب میشود.طرح رنگ و نوع پارچه منحصر بفرد این چادر زیبایی خاصی را برای آنها به وجود آورده است. بیشتر چادرها به رنگهای قهوهای خردلی، خاکستری مایل به آبی است که اغلب آنها از کشورهای عربی، هند و پاکستان وارد ایران میشود.
پاپوش
پاپوش زنان استان هرمزگان عبارت است از دمپایی، سواس، گیوه، ملکی، کوش، کَپ کاپ، صندل و کفشهای امروزی.
سواس
سواس زنان راحتتر از سواس مردان بود و شبیه به دمپایی ساخته میشد. «سواس نوعی پای افزار محلی است که از رشتههای تازه و مرغوب سیس میبافند، و به دمپاییهای امروزی شباهت دارد. با این تفاوت که در قسمت عقب آن بندی دارد که پا را محکم نگه میدارد. سواس، نعلین بومی بندری، سبک، راحت، کم وزن و ارزان قیمت است که اطراف بندرعباس و میناب و رودان و بَشگرد و دیگر جاها میبافند و مورد استفاده قرار میدهند. قسمتی از بند آن لای انگشت شست و انگشت آخر پا گره میخورد. بافت این کفشها معمولأ توسط بانوان صورت میگرفت»(خطیبی زاده، ۱۳۸۹، ج۱، ۶۰). این نوع پاپوش بیشتر در زمانهای گذشته استفاده و از الیاف خرما (سیس) بافته میشده است.
گیوه
مردم هرمزگان در فصول بهار و تابستان که هوای این شهر رو به گرمی میرود از گیوه به عنوان پاپوش تابستانی استفاده میکنند. گیوه از کفشهای ملی تابستانی ایرانی است و انواع مختلف دارد از جملهی مَلِکی آجیده (گیوهای که زیرش هم بافته بود)، دوره گرده، کرمانشاهی، سینه جونی و گیوهی شهری. زنان اغنیاء گیوهای با رویهی ابریشمی و ظریف و گرانبها و کموزن میپوشیدند. برای شستوشو، تمیز و سفید کردن آن از واکس گیوه استفاده مینمودند. ملکی و گیوه این دو پاپوش از نخل و پشم بافته میشود.
مَلِکی
ملکی یک نوع پایافزار سنتی ایرانی است که مردم بندرعباس و روستاهای آن میپوشیدند. ملکی از سه قسمت رویه، تخت، پاشنه درست میشد. رویه را، از ریسمان پنبهای میبافتند، تخت (کف) آن از لته (پارچه کهنه) و پارچهی به هم فشرده و درهم کشیده شبیه سواس ولی خیلی فشردهتر میساختند.
قبقاب (کپ کاپ)
قبقاب (کپکاپ) در فرهنگ عمید به معنی کفش چوبی که در منزل یا حمام به پا میکردند، به کار رفته است. «در بندرعباس کلمهی قبقاب را کپکاپ تلفظ میکردند. کپکاپ از دو قسمت کف و بند (تسمه) یا میخ درست میشد. کف کپکاپ تختهی صاف و رنده خوردهای بود و بر روی بعضی از آنها که از بمبئی میآورند نقش و نگار و کنده کاری زیبایی بود. حتی جای انگشتان و ته پا هم داشت و در زیر دو سر کف (کپکاپ) دو قطعه تختهی مکعبی یا نعلی شکل به بلندی بین ۳ تا ۵ سانتیمتر کار گذاشته میشد. کپکاپ بر دو نوع میخی و تسمهای بود» (خطیبی زاده، ۱۳۸۹، ج۱، ۶۳). قبقاب هم از الیاف خرما و تخته ساخته میشود.
کوش
کوش نوعی پاپوش میباشد که پشت آن باز و جلوی آن بسته است. یک نوع کوش ساخت ایران در بندرعباس بود که آن را به نام چیت میشناختند. کوش چیت دارای رنگهای سیاه، سرخ، سبز و رویهی آنها کفشهای چیت مات و غیربراق بود. در ضمن یک نوع کوش کراچینی که رویهی آن از چرم براق سیاه با لبههای قرمز و روشن بود. در بندرعباس به کوش، لوموزاکی یا مسواکی معروف و مورد استفاده زنان قرار میگرفت.
نعلین
«نعل همان صندلی است که نبی اکرم (ص) هم داشتند. از پوست خام شتر ساخته میشد و به وسیلهی دو بند یکی از رو و وسط پا، دیگری از وسط انگشت بزرگ و انگشت دوم میگذشت و از جمله اشیاء گرانبهاست که از نبی اکرم (ص) نزد مسلمانان به جای مانده بود و سرگذشت جالبی دارد و هر روز به دست کشور فاتحی افتاد تا بالأخره در سال ۸۴۳ هجری معلوم گردید که آن را قطعه قطعه کرده و هر کس قطعهای را دارد» (خطیبی زاده، ۱۳۸۹، ج۱، ۶۳).
نعلین از شبه قارهی هند وارد بندرعباس میشد، ولی تاریخچهی استفاده از نعلین در این منطقه مربوط به قبل از آمدن اروپاییها به جنوب ایران میرسد.
اما امروز پوشاک هرمزگانی حکایتی دیگر دارد، دیگر کمتر دختران و زنان گلابتون پوش بندر را با لباس های رنگین در کوی و برزن میبینیم، دیگر از کندوره و گیوه خبری نیست و دیگر گلابتون دوزی همدم تنهایی های دختران و زنان در پسینهای گرم بندر نیست، چه شده است که لباسهای زیبا و پوشش محجوب و مقبول بندری جای خود را به لباسهایی داده که نه تنها ایرانی نیست بلکه از منظر شرعی و عرفی هم با فرهنگ غنی ما همخوانی ندارد.
باید فرهنگ پوشش هرمزگانی را دوباره احیا کرد و نغمههای نو را در نوای پوشاک محلی درانداخت.
پوشاک مردان هرمزگان
لباس مردان در استان هرمزگان همچون سایر استانهای جنوبی کشور از پیراهن سفید یا رنگی بسیار بلندی تشکیل شده است که در محل به آن «جیمه» (جومه) میگویند و تا قوزک پای آنها را میپوشاند و بسیار آزاد و مناسب آب و هوای جنوب کشور است. برخی از افراد نیز به جای جیمه از شلوانگی استفاده میکنند و روی سرشان کلاه سفید سوراخداری به نام عرقچین میگذارند. شلوانگی پارچهای است که شبیه لنگ به دور کمر خود میبندند.
منابع
اجتهادی، مصطفی (۱۳۸۲)؛ «دایره المعارف زن ایرانی»، جلد دوم، مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری، تهران.
خطیبیزاده، محمد (۱۳۸۹)؛ «پوشش مردم هرمزگان»، شیراز، نشر ایلاف.
صفا ایسینی، شایا (۱۳۸۹)؛ «پوشاک زنان هرمزگان»، تهران، روشنگران و مطالعات زنان.
hamshahri.ir